این مطلب توسط تیم مرکز مشاوره آمین و مرکز مشاوره کیمیاروان و دکتر فتانه محمدی و دکتر مهدی لاهوتی تهیه شده :
به تعویق انداختن تنبلی است؟
اهمال کاری و تنبلی دو چیز متفاوت هستند. به تعویق انداختن، تاخیر در تکمیل یک کار است که می تواند به دلایل مختلفی مانند ترس از شکست، عدم انگیزه یا عدم درک نحوه شروع کار رخ دهد. تنبلی یعنی عدم تمایل به انجام هیچ کاری. برخلاف تنبلی، اهمال کاری ممکن است در فردی که معمولاً کاملاً سازنده و سخت کوش است رخ دهد.
یکی دیگر از تفاوت های اهمال کاری و تنبلی، پیامدهای آن است. به تعویق انداختن کار می تواند منجر به استرس، اضطراب و حتی افسردگی شود، به خصوص اگر کار برای مدت طولانی به تعویق بیفتد. تنبلی معمولاً باعث ایجاد چنین احساسات منفی نمی شود.
با این حال، با وجود اینکه اهمال کاری و تنبلی دو مفهوم متفاوت هستند، می توانند با یکدیگر تعامل داشته باشند. به عنوان مثال، اگر فردی به دلیل عدم تمایل به تلاش، تمایلی به شروع کار نداشته باشد، تنبلی می تواند منجر به اهمال کاری شود. برعکس، اگر فردی کاری را تا آخرین لحظه به تعویق بیندازد و مجبور شود برای انجام به موقع آن عجله کند، اهمال کاری می تواند منجر به تنبلی شود.
درک تفاوت بین اهمال کاری و تنبلی به منظور ارزیابی صحیح اقدامات خود و ایجاد استراتژی هایی برای مقابله با اهمال کاری مهم است.
شماره های تماس کلینیک روانشناسی و مشاوره آمین
آدرس: نارمک میدان هلال احمر به سمت هفت حوض_ورودی میدان۸۳_پلاک۱۹ط۱
#هماهنگی_وقت_مشاوره_حضوری
#02177955526
#02177845868
شکر گزاری قوی ترین داروی ضد افسردگی است
تحقیقات اخیر محققان نشان داده ،حس "شکر گزاری" باعث تولید چشم گیر هورمونهای دوپامین و سروتونین در بدن می شود
که هر دو کلید طبیعی مبارزه با افسردگی هستند.
شماره های تماس کلینیک روانشناسی و مشاوره آمین
آدرس: نارمک میدان هلال احمر به سمت هفت حوض_جنب دبستان توحید_پلاک۱۹ط۱
#هماهنگی_وقت_مشاوره_حضوری
#02177955526
#02177845868
#09350633778
باورهای ما محکوم به شکستاند. زیرا زندگی از دستورات ما پیروی نمیکند. ممکن است این مسئله بیش از توان ما به نظر برسد اما اینطور نیست؛ زندگی بیش از توان باورهای ماست و هر روز آنها را خرد میکند؛ البته اگر خوش شانس باشیم! با خرد شدن باورهایمان، به اشتباه تصور میکنیم ماییم که فرو میپاشیم، اما در واقع تخیلات ما که خود را ذات و جوهر ما وانمود میکردند ناپدید میشوند.
و هیچکس بهتر از کودکی که برخلاف امیدهای ما رفتار میکند، نمیتواند توهمات ما را در هم بشکند. مادری از پسرش در برابر آزار پدر محافظت نکرده بود. بعدها پسر از مادرش به این بهانه که او مقصر اصلی مشکلاتش است، باج خواهی میکرد و آنقدر به او فشار میآورد که تسلیم میشد! بعد از اینکه به آن مادر نشان دادم چطور پسرش از او باج میگیرد و چگونه او تقلا میکند که بخشش پسرش را بخرد و چگونه سعی او برای خریدن صلح، به جنگ بیشتر منجر میشود؛ او گفت: این داره منو میکشه! به او گفتم: این داره توهمات تو رو میکشه نه خود تو رو!
او لب هایش را جمع کرد و با گریه گفت: ولی من نمیخوام روابطمون آسیب ببینه! به او گفتم: چطوری میتونی به چیزی که وجود نداره آسیب برسونی!؟ او با پسری خیالی که میخواست داشته باشد ارتباط داشت نه با پسر واقعیاش! اما میخواست پسرش با خود او رابطه داشته باشد؛ نه با تصویری که از مادرش برای خود ساخته بود! پسرش تصویر یک شیطان صفت را از مادرش میدید که سزاوار مجازات است نه خود مادرش را... مادر نیز میترسید رابطه خوبی که در آرزویش بود، آسیب ببیند؛ در حالی که چنین رابطهای سالها بود وجود نداشت.
با رها کردن توهمات خود، میتوانیم با حقیقتی که از آن وحشت داشتیم زندگی کنیم. وقتی آن زن از انتظار برای داشتن پسری که میخواست دست کشید؛ دیگر سعی نکرد عشق او را بخرد و در عوض، عاشق پسر واقعیاش شد. باجگیری به آخر رسیده بود.
شما وابستگی به چه باورها و توهماتی را کنار گذاشتید تا توانستید با واقعیت روبرو شوید؟
دروغهایی که به خود میگوییم
جان فرد ریکسون
مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی آمین
یک درونگرا از تنها بودن لذت میبرد و بعد از گذراندن وقت زیادی با دیگران از نظر هیجانی تحلیل میرود. یک انسان کمرو لزوماً نمیخواهد تنها باشد امّا از تعامل با دیگران میترسد.
میتوان برای غلبه بر کمرویی به فرد کمک کرد امـّا درونگرایی درست مثل رنگ مو یا چشم بخشی از فرد است. به عبارت دیگر افراد میتوانند برای کمرویی درمان شوند امّا برای درونگرایی اینطور نیست.
درمان میتواند به یک فرد کمرو کمک کند، امّا تلاش برای تبدیل یک درونگرا به یک برونگرا باعث استرس میشود و به مشکل عزتنفس منجر میشود.
درونگراها میتوانند راهبردهایی یاد بگیرند تا در تعامل با موقعیتهای اجتماعی به آنها کمک کنند، امّا آنها همیشه یک درونگرا باقی میمانند.